چهارشنبه 21 بهمن 1388 - 7:16













-

I تبلیغات متنی I
فروش نقد و اقساط بلند مدت
فروش لپ تاپ و تلویزیون های ال سی دی در مدل های مختلف
----------------------------
پی سی آنلاین
بازی و سرگرمی، دانلود، اخبار، اطلاعات بورس و فتوگالری
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------



RSS مهدي عزيزي



سه‌شنبه 18 ارديبهشت 1386 - 17:27

من زمين را دوست دارم

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (1)...

هميشه به علم نجوم علاقه‌مند بودم، الانم هستم. البته هيچ وقت يك تلسكوپ خوب نداشتم ولي از ديدن آسمون اونم توي شب خيلي لذت مي برم. خيلي زياد. اگه مي خواهيد انتهاي آرزوهاي منو بدونيد هم بايد بگم؛ دوست دارم يك روز برم مريخ. فكر كنم هيچكس به اندازه من اين سياره سرخ رو دوست نداره.
شايد مهمترين اتفاق نجومي قرن گذشته سفر انسان به فضا و به خصوص قدم گذاشتن بر سطح ماه بود. البته قراره ناسا سال 2020 اولين انسان رو به مريخ بفرسته. براي سفر به مريخ بايد هفت ماه در راه باشيد تا به مريخ برسيد. تازه بايد دو سال هم در مريخ بمونيد تا دوباره اين سياره به مداري برگرده كه كمترين فاصله را با زمين داره و هفت ماه هم طول مي كشه كه برگرديد به زمين، يعني يك سفرتقريبا 3 ساله. تامين سوخت و امكانات فني سفينه‌اي كه بتونه سه سال دوام بياره و همچنين نياز‌هاي فضانوردها مثل غذا و پوشاك و ... از جمله مشكلات سد راه اين سفرند.... اما مهمترين مشكل وضعيت روحي فضانوردهاست .... يعني هنوز مطمئن نيستند كه انساني بتونه 2 سال روي مريخ دوام بياره... انسان هايي كه به سطح ماه رفتند اولا خيلي زود برگشتند و دوما فاصلشون از زمين زياد نبود اون‌ها زمين را خيلي بزرگ مي ديدند ولي شما در مريخ، زمين را به شكل بقيه ستاره‌ها و به همون اندازه مي بينيد اين جوري براي 2 سال تحمل دلتنگي و دوري از زمين خيلي سخت مي شه خيلي زياد كه نهايتا منجر به قطع اميد و شايد هم خودكشي بشه. اين مهمترين مشكلي كه دانشمند ها در حال كار روي آن هستند. واقعا علاقه انسان به زميني كه روش زندگي مي كنه وحشتناكه.
همه اينها رو گفتم تا برسم به اين‌جا كه ديروز براي چندمين بارسكانس نگاه حسرت بار تام هنكس به ماه رو از داخل سفينه‌اي كه دچارمشكلاتي شده بود و نمي‌تونست روي ماه بشيند را در فيلم «آپولو 13» ديدم واقعا شگفت انگيز و تاثير گذاره. به نظر من آپولو 13 بهترين فيلمي كه درباره فضا و فضانوردي ساخته شده. حسرت نشستن بر سطح ماه رو انگار توي اعماق وجود تام هنكس مي بينيد. اما در جایی دیگر همه حواس ها معطوف به بازگشت به زمین است. این نگاه عاشقانه تام هنکس که بی تاب بازگشت به زمینه همراه با یک حس ترس عجیب(از نرسیدن به زمین) که توی چهره اش می بینید همه چیز رو مشخص می کنه (عکس پایین همین لحظه ست).... لحظه های آخر، صحنه دیدنی شروع سقوط آزاد به سمت زمین و چشم های پر از اشک تام هنکس به همراه اون دیالوگ فوق العاده که به عنوان فرمانده خطاب به دو همراهش می گه:«آقایون، به اینکه با شما همسفر بودم افتخار می کنم» واقعا عالیه ....
سال ها قبل وقتي شوروي سابق در جنگ سرد از آمريكا شكست خورد اين شبه را مطرح كرد كه آمريكايي‌ها هرگز به ماه نرفتند و تصاوير نمايش داده شده همه در يك استوديوي هاليوودي ساخته شده است. البته بعد‌ها كم كم خودشان هم اعتراف كردند كه اين گفته ها صحيح نيست، اما اگر اين شبه هم واقعيت داشته باشد در واقع قدرت صنعت سينما و رسانه را نمايش مي دهد. حالا به نظر شما عكسي كه بالاي مطلب مي بينيد عكس فيلم است يا عكس واقعي؟

 


شما هم بنويسيد (1)...



چهارشنبه 12 ارديبهشت 1386 - 17:58

خيلي واقعي

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (3)...

 یونایتد ۹۳ (United 93) فیلمی است ساخته پل گرینگرس درباره پرواز United Airline Flight 93 که يكي از 4 هواپيمايي بود که در روز یازدهم سپتامبر دزدیده شد. دو هواپیما به برجهای مرکز تجارت جهانی برخورد کردند،‌ یکی به پنتاگون و این هواپیما قرار بود به کاخ سفید برخورد کند كه اين اتفاق نيافتاد.
از 4 پروازی که در روز یازدهم سپتامبر دزدیده شد ، این پرواز بیشترین تلفن‌ها را با زمین داشت و علت مهم آن‌، پرواز‌کردن در ارتفاع پایین در دقایق آخر پرواز بود که مسافرین با تلفن همراه خود با دوستان تماس گرفتند هر چند با تلفن هواپیما نیز تماس‌های متعددی گرفته می شد. بازسازی رخداد‌های مهم داخل پرواز برای ساخت یک فیلم بسیار مناسب بود و زمينه ساخت فيلم خوبي به نام يونايتد 93 شد. اگر چه وقایع داخل هواپیما بر اساس مکالمات تلفنی مسافران با اعضای خانواده‌شان ساخته شده ولی دقایق آخر فيلم محصول تخیل نویسنده است.
یونایتد ۹۳ واقعا نفس گير است. از همان ابتداي فيلم حس تعليق عجيبي بر فيلم حاكم مي شود بازیگران فیلم اکثرا افراد غیر‌حرفه‌ای هستند‌، كه از بین خود مسئولاني که در آن روز با واقعه سر و کار داشتند انتخاب شده اند (مثلا مدیر کنترل "بن اسلانی" نقش خودش را در فیلم بازی می کند) حتي شغل اصلی خدمه پرواز هم همان خدمه پرواز بود و اصلا بازیگر نبودند. اما در بین مسافرین بازیگر های حرفه ای ولی نه مشهور مشاهده می شوند. اما نكته اينجاست كه در واقع بازي‌ها فوق العاده است.( بازیگرعراقی که نقش خلبان هواپیما ربا را بازی می کند ، اکنون پناهنده انگلیس است و سال 93 از ارتش و حزب بعث عراق فرار کرده است و در انگلستان اقامت گزیده است. درخواست ویزای این تبعه انگلیسی برای شرکت در اولین اکران فیلم در نیویورک پذیرفته نشد!). در طول فیلم برداری بازیگر هایی که نقش هواپیما‌رباها را داشتند از بازیگرانی که نقش مسافرین را داشتند جدا بودند و در دو هتل مختلف اقامت داشتند، در دو باشگاه جدا تمرین می کردند و جداگانه شام می خوردند تا کارگردان بتواند حس  ستیزه گری بهتری از برخورد این دو گروه را بدست آورد.
"یونایتد 93" بر خلاف همه فيلم‌هاي از اين دست هاليوودي كه ديده‌ايم صحنه‌ی باور نکردني ندارد. ساختار فيلم به شكلي است كه مي توان تلاش تك تك عوامل فيلم براي نزدیک شدن به واقعيت را ديد و اين باعث شده بیننده به داخل هواپيما برود و با یک حقیقت محض روبرو شود و به حس و حال مسافران نزديك شود. فيلم ساختارعجيبي ميان يك فيلم سينمايي و يك فيلم مستند دارد.
نكته جالب و مثبت فيلم كارگرداني عالي يك فيلم درام – اكشن است كه با وجود اینکه همه پایان داستان را به خوبی می دانند به خوبي با فيلم همراه مي شوند. جریان روایی فیلم به خوبی حال و هوای ترس و وحشت آن لحظات را به تماشاچی منتقل می کند.
نكته دوم برخورد بي غرض و بدون اغراق فيلم در مواجهه با عرب‌هاي هواپيمارباي فيلم است. فيلم هيچ گاه سعي نمي كند قهرمان يا ضد قهرمان محور باشد و فقط به روايت مستندوار داستان اكتفا مي كند كه اين به نظرم نقطه قوت فيلم است.
نكته سوم پايان فيلم است؛ بهترين پايان ممكن براي فيلمي اين چنين همين است كه به لطف داستان واقعي فيلم اتفاق افتاده است(15 دقيقه آخر فيلم واقعا نفس‌ها را در سينه حبس مي كند تا يك لحظه كه همه چيز سياه مي شود) راستي شما دوست داشتيد كه مسافران آمريكايي موفق مي شدند كنترل هواپيما را در دست بگيرند يا دوست داشتيد هواپيما سقوط كند؟ ....


شما هم بنويسيد (3)...



شنبه 1 ارديبهشت 1386 - 13:32

شصتمين جشنواره كن؛ تارانتينو منهاي رودریگوئز

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (7)...

هر سال اين موقع همه چشم هاي علاقه مندان سينما به معتبرترين جشنواره سينمايي دنيا يعني جشنواره كن معطوف مي‌شه. شصتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کن از 26 اردیبهشت تا ششم خردادماه در شهر ساحلی کن در جنوب فرانسه برگزار می‌شه. «ميشل فرودون» در «کايه دو سينما» نوشته:« عيار سينمايی هر سال دنيا در جشنواره کن همان سال مشخص می‌شود چون بهترين‌ها فيلم خودشان را به کن می‌آورند و می‌توان از کيفيت فيلم‌های اين جشنواره حال و هوای سينمای دنيا را تا يک سال بعدش تخمين زد.»
فيلم هاي جشنواره امسال هم كه مشخص شدند. انتخاب «ضد مرگ» تارانتينو در بخش مسابقه اصلي خوشحال‌كننده‌ترين اتفاق جشنواره واسه من بود اميدوارم نخل طلا رو هم ببره (البته با يك نگاه به هيات داوران اين انتخاب كمي بعيد به نظر مي رسه!) نكته جالب اين قضيه عدم حضور فیلم‌ «گرایند‌هاوس» به کارگردانی مشترک تارانتینو و رودریگوئزه که انتظار می‌رفت جزو فیلم‌های شرکت کننده در بخش مسابقه جشنواره کن باشه. در عوض فقط نسخه‌ طولانی شده بخش مربوط به تارانتینو انتخاب شده که 110 دقیقه است. در اينكه تارانتينو و رودریگوئز اختلاف سطح فيلمسازي‌شون خيلي زياد كه اصلا شكي نيست به قول امير: «موندم اين تارانتينو چرا اينقدر واسه رودريگوئز مرام ميزاره!» ولي در هر صورت حيف شد فيلم كامل هر دوتاشونو انتخاب نكردند.
به نظر شما الان تارانتينو خوشحاله يا ناراحت!؟ آدم يه فيلم با رفيق فابريكش بسازه (به قول معروف تريپ دور همي!) اما چون كلاس فيلم سازي خودش چندين درجه بالاتره هميشه فقط فيلم اون ديده بشه. تو مرامي كه من از استاد سراغ دارم الان بدجوري تو خودشه ...
ولي خوبي قضيه اينجاست كه استاد يكبار ديگه يك فيلم رويايي ساخته كه هم منتقدان و هم تماشاگراي عادي از فيلم لذت بردن و اينو يك بار ديگه ثابت كرده كه تارانتينو هيچ وقت اشتباه نمي كنه (فيلم بد يا حتي متوسط از استاد سراغ داريد؟)
از فيلم‌سازهاي محبوب ديگه هم كه فيلمشون توي بخش مسابقه هست «وانگ کار وای»، «برادران کوئن»، «دیوید فینچر» و « گاس ون سنت » و «امير کوستوريکا» مهمترين‌ها هستند. احتمال کشف استعدادهای جديد هم به خاطر حضور چندتا فيلمساز جوان زياده كه بايد صبر كرد و ديد.
فيلمي هم از سينمای ايران در جشنواره امسال وجود ندارد. اما نکته جالب فيلمی است که «مرجانه ساتراپی» از روی کتاب مصور مشهور خودش «پرسپوليس» به کمک «ونسان پارونو» ساخته و در کمال تعجب در بخش اصلی کن انتخاب شده! «پرسپوليس» تلفيقی از نقاشی و انيميشن و فيلم زنده است و «کاترين دنوو»، «دانيل داريو»، «جينا رولندز» و «کيارا ماسترويانی» جای شخصيت‌های اصلی حرف می‌زنند. البته بايد به حضور نيكي كريمي در بخش داوران فيلم هاي كوتاه هم اشاره كرد كه در جاي خودش عجيبه! 


ليست فيلم‌هاي بخش مسابقه:
«ضد مرگ»، آمریکا، کوئنتین تارانتینو - «یک معشوقه قدیمی»، فرانسه، کاترین بریا - «ترانه‌های عاشقانه»، فرانسه، کریستف اونور - «زنگ شیرجه و پروانه»، فرانسه، جولین شنابل - «در آن سو»، ترکیه، فاتح آکین - «پیرمردها کشوری ندارند»، آمریکا، برادران کوئن - «زودیاک»، آمریکا، دیوید فینچر - «شب متعلق به ما است»، آمریکا، جیمز گری - «Mogari No Mor»، ژاپن، نائومی کاواسی - «این را به من قول بده»، صربستان، امیر کوشتوریتسا - «آفتاب مخفی»، کره جنوبی، لی چانگ ـ دونگ - «4 ماه، 3 هفته، 2 روز»، رومانی، کریستیان مونگیو - «Tehilim»، فرانسه، رافائل نجاری - «نور سکوت»، مکزیک، کارلوس روگاداس - «پرسپولیس»، فرانسه، مرجانه ساتراپی و ونسان پارونو - «واردات / صادرات»، اتریش، اولریش سیدی - «الکساندرا»، روسیه، الکساندر سوکوروف - «مردی از لندن»، مجارستان، بلا تار - «پارک پارانویایی»، آمریکا، گاس ون سنت - «تبعید»، روسیه، آندری زویاگینتسف


شما هم بنويسيد (7)...

|< <  7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 > >|









  سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
Page created in 2.03816199303 seconds.